بنام خدا

 دردیدگاه امام محرک اساسی انسان درحرکت های مختلف چیزی جز انجام وظیفه الهی نیست . همه اغراض دیگری که گاهی سیاستمدار را به عمل سیاسی وامی دارد ، حتی اغراضی که از درجه ای ازمشروعیت نیز برخوردارند ، باید تحت الشعاع انگیزه ادای تکلیف باشند . شکست و پیروزی در پرتو ادای تکلیف یا عدم آن تحقق می یابند و محوراساسی دراین امور چیزی جز ادای تکلیف و وظیفه الهی نیست .

گرچه حضرت امام تکلیف گرایی را همراه با تشخیص مصلحت اعمال می کردند و در این میان نیز اوصاف ویژه ایشان ازجمله شجاعت و ایمان مذهبی شدید به راه و هدف همواره ازعوامل موفقیت محسوب می شده است ، اما آنچه علی القاعده فرع بر دیدگاه تکلیف گرایانه است و یا حضرت امام خود در این نکته اشاره کرده اند ، به عنوان آثار تکلیف گرایی ایشان معرفی می شود . به بعضی ازآثار اشاره می کنیم :

1 - اطمینان و آرامش روحی : اولین اثر مثبت و مهم دیدگاه حضرت امام رسیدن به آرامش درونی است وسیره عملی امام نشانگر این نکته است . هنگامی که ایشان را در سال های اول شروع نهضت اسلامی شبانه دستگیرکردند و به سوی تهران گسیل داشتند ، از ایشان نقل شد که ماموران رژیم شاه درمسیر دچار اضطراب و وحشت بودند و من آنها را دلداری می دادم .

درکلام دیگری حضرت امام در نفی ترس و اضطراب درونی درپرتو ادای تکلیف الهی می فرمایند :

«اگر ما برای مقاصد اسلامی ، برای مقاصدی که انبیاء خودشان را به آب و آتش زدند ، اولیای عظام خودشان را به کشتن دادند ، علمای بزرگ اسلام را آتش زدند ، سربریدند ، حبس کردند ، تبعید کردند ، حبس های طولانی کردند ، اگر چنانچه ما برای مقاصد اسلام بترسیم ، دین نداریم ... ازچه بترسیم ؟ آن باید بترسد که غیر از این عالم جایی ندارد .» ( امام خمینی ، صحیفه نور، ج 1، ص 72 )

حضرت امام نه تنها خود در سایه عمل به تکلیف الهی از آرامش و اطمینان روحی برخوردار بودند ، بلکه به کسانی که در مشکلات دوران مبارزه اظهار دلتنگی می نمودند این توصیه را تکرار می کردند.

 2  -  احساس پیروزی درهمه حالات : گرچه هرعمل سیاسی به منظور رسیدن به نتیجه ای خاص صورت می پذیرد و آن نتیجه با توجه به عوامل گوناگون حاصل می شود وگاه نیز بدست نمی آید و لذا یک سیاستمدار همواره در یک بازی به سر می برد که احتمال برد و باخت در آن وجود دارد ، اما در دیدگاه تکلیف گرا آنچه تحلیل نهایی پیروزی و شکست را می نمایاند به نفس مکلف بستگی دارد و نیتی که برطبق آن عمل خویش را انجام داده است . اصولاً حصول شکست به خود شخص بستگی دارد نه شرایط خارجی ، حضرت امام دراین زمینه بیانات زیادی دارند که به بعضی از آنها توجه می کنیم :

« ما نباید نگران باشیم که مبادا شکست بخوریم ، باید نگران باشیم که مبادا به تکلیف عمل نکنیم . نگرانی ما ازخود ماست . اگر ما به تکالیفی که خدای تبارک و تعالی برای ما تعیین کرده عمل بکنیم باکی از این نداریم که شکست بخوریم چه از شرق و چه از غرب ، چه داخل و چه خارج ، و اگر به تکلیف خودمان عمل نکنیم شکست خورده هستیم ، خودمان خودمان را شکست داده ایم .»( همان ، ج 22 ، ص 71  )

اصولاً حضرت امام رسیدن به مقاصد را به دست اراده الهی دانسته ، به صرف انجام وظیفه نتیجه ای را که تحت قدرت مکلف است حاصل شده می دانند . دراین باره می فرمایند.

« اگرانسان به وظیفه الهیه موفق شود نتیجه حاصل است ، به نتیجه منظوره برسد یا نه ... وصول به مقاصد و عدم آن بسته به اراده الهیه است و بر ما تکلیفی نیست .»

بنام خداوند جان و خرد

شنیده ام که تصمیم گیرندگان استان ما در محفلی به دوستان ورزشی استان که حقیقتا از نفوذ بیشتری در دستگاه تصمیم گیرنده برخوردارند فرموده اند که  تخریب نیرروهای خودی و بومی توسط خودمان باعث شده است تا آن عزیزان نظر به نیروی غیر بومی برای احراز پست مدیرت اداره کل ورزش وجوانان استان را در دستور کار خود داشته باشند . البته اقدامی هم کرده اند اما چرا تا کنون عملیاتی نشده است خدا میداند . اما حیفم امد در چند روزی که قبل از تشرف به مکه مکرمه در خدمت دوستان هستم در این خصوص با این دوستان درد دلی نکرده باشم ، هرچند که می دانم شاید تاثیری نداشته باشد اما از آن جهت که ادای تکلیف شده باشد بد نیست . البته حقیر بسیار کوچک تر از آنم که قصد نصیحت و اندرز به دیگران داشته باشم اما چون خیلی از دوستانی  که لیاقت احراز این پست را داشته اند در این جولانگاه  ناجوانمردانه مورد حمله و اتهام قرار گرفته اند لازم است من باب هوشیاری به مطالبی اشاره شود .

این که آن دوستان تصمیم گیرنده خود را فردی متدین و ولایی و برخوردار از اخلاق ناب اسلامی می دانند که انشاءالله همین طور هم هست و ماهم به آن اعتقاد قلبی داشته و داریم شکی نیست اما می بایست فرقی با بنده سرا پا تقصیر داشته باشند . به قول حافظ شیرازی  که می فرماید :

 « غنچه بشکفته بلبل رابگفتارآورد       مستمع صاحب سخن رابرسرکارآورد »

 نشستن و گوش دادن به سخنانی که عمدتا بی پایه و اساس است و فاقد مستندات خود گناهی بزرگ محسوب می شود . مگر نه اینکه مولای متقیان علی (ع) می فرمایند « همانا شیطان ، راههای خود را به شما اسان جلوه می دهد ، تا گره های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید ، و به جای وحدت و هماهنگی  ، بر پراکندگی شما بیفزاید . و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند . از وسوسه و زمزمه و فریبکاری شیطان روی گردانید ، و نصیحت آن کس را که خیرخواه شماست گوش کنید و به جان و دل بپذیرید »

آیا کسانی که به شما مراجعه می کنند به فرموده مولایمان علی (ع) از مصلحین هستند و اینگونه با شما سخن به میان می آورند . ایا هیچ صفت نیکویی در نیروهای خودی نیست که از آن سخن به میان بیاید . دوستان این تهمتها ی دروغین مربوط به این زمان نیست . از صدر اسلام بوده است چه آن زمان که بت پرستان مکه به خاطر فرار از اسلام و فریب مردم پیامبر عظیم الشان اسلام و یاران با وفایش را به دروغ متهم می کردند و چه پس از ان که در مواردی همچون ریختن خون عثمان علی (ع) را شریک دانسته . خوب اگر شما در معرض چنین ازمایشاتی هستید چون شیعه هستیم و مطیع ولایت باید خیلی مراقب باشید . فرمایشات رهبر معظم انقلاب را در دیدار با کارگزاران نظام که فرمودند « تا جرمی ثابت نشده است به دیگران اتهام نزنید و آن را علنی نکنید » را در کارها مدنظر خود قرار دهید. این توقع از شما توقع زیادی نیست چرا که یقینا بین شما و دیگران تفاوتهای زیادی وجود داشته که در چنین جایگاهی قرار گرفته اید .

دوستان عزیز ، این جوالانگاه را شما ایجاد کرده اید هرچه انتخاب شما به طول انجامد این هجمه ها بیشتر خواهد شد . خصوصا که شما ها هم شنونده پر صبرو حوصله ای هستید . بنابراین در انجام معصیت و گناه شریک خواهید شد . مولای متقیان علی (ع) در این خصوص می فرمایند : « ای مردم ! آن کس که از برادرش ، اطمینان و استقامت در دین و درستی راه و رسم را سراغ دارد ، باید به گفته مردم در باره او گوش ندهد . آگاه باشید ! گاهی تیر انداز تیر افکند و تیرها به خطا می رود ؛ سخن نیز چنین است در باره کسی چیزی می گویند که واقعیت ندارد و گفتار باطل تباه شدنی است ، و خدا شنوا و گواه است ، بدانید که میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست »

بنابراین برچسبهایی نادرست از قبیل رنگی بودن و .... نباید فکر شما را مشغول کند ودر تصمیمات شما دخیل شود چرا که مولای متقیاان علی (ع) می فرمایند « باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم » تصمیم خود راسریعتر بگیرید تا راه خدمت به مردم عزیز و متدین استان هموار شود .

برای آن دوستانی که تخریب دیگران را از افتخارات خود می دانند و به آن عشق می ورزد نیز عرض کنم که  خیلی از کرده خود خرسند نباشند . نمی دانم چرا به عاقبت این عمل ناپسند توجه نمی کنند آیا در همین مدت کوتاه نتیجه این عمل بعضی از دوستان را ندیده اند حداقل اگر هم به دیگران رحمی نمی کنید به خودتان رحم کنید . امام علی (ع) می فرمایند :

« آیا به خاطر ندارد که خدا چگونه او را بخشید و گناهان اورا پرده پوشی فرمود ؟ چگونه دیگری را بر گناهی سرزنش می کند که همانند آن را مرتکب شده ! یا گناه دیگری انجام داده که از آن بزر گتر است ؟ به خدا سوگند ! گرچه خدا را در گناهان بزرگ عصیان نکرده و تنها گناه کوچک مرتکب شده باشد ، اما جرات او بر عیب جویی از مردم خود گناه بزرگتری است .

ای بنده خدا ، در گفتن عیب کسی شتاب مکن ، شاید خدایش بخشیده باشد ، و بر گناهان کوچک خود ایمن مباش ، شاید برای آنها کیفر داده شوی ؟ پس هرکدام از شما به عیب کسی اگاه است ، به خاطر آنچه که از عیب خود می داند ، باید از عیب جویی دیگران خودداری کند و شکر گزاری از عیوبی که پاک است او را مشغول دارد از اینکه دیگران را بیازارد . »

حال خود دانید هم گوینده و هم شنونده می تواند با گفتار و کردار خود ورزش استان را سربلند و برعکس آنرا منزوی نمایید . خداوند انشاء الله به برکت خون شهدا همه ما را عاقبت به خیر نماید .  

بنام خدا

شمس الدین محمد متخلص به حافظ در سال 792 ه . ق چشم از جهان فرو بست . تاریخ تولد او بدرستی معلوم نیست . اما از نوشته های تذکره نویسان چنین بر می آید که حدود 70 سال زندگی کرده است . نخستین اشارات در غزل های حافظ مربوط است به زمان فرمانروایی ابو اسحاق اینجو در فارس ( 742 تا 755 ) بنابراین دوره شاعری اورا می توان 50 سال تخمین زد .

حافظ شاعر بزرگی است و و یکی از دو غزلسرای بزرگ تاریخ شعر فارسی است ( آن دیگری سعدی ) وبلکه علی الاطلاق بهترین غزلیات عاشقانه – عارفانه را در زبان فارسی پدید آورده است .

20 مهرماه روز بزرگداشت این شاعر شهیر شیرازی می باشد . این روز بزرگ  را گرامی میداریم .

سالها  دل  طلب  جام جم  از ما  می کرد           آنچه خود داشت زبیگانه  تمنا می کرد

گوهری کزصدف کون ومکان بیرون است        طلب از گمشدگان  لب  دریا  می کرد

مشکل خویش  بر پیر مغان  بردم   دوش          کوبه  تائید  نظر  حل  معما  می کرد

دیدمش خرم و خندان  قدح باده  به  دست           وندرآن  آینه  صدگونه تماشا می کرد

آنکه چون غنچه لبش راز حقیقت  بنهفت            ورق خاطر ازین  نکته محشا میکرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی دادحکیم           گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد

بیدلی  در  همه  احوال  خدا  با  او   بود            او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد

آن همه  شعبده ها عقل  که  می کرد آنجا           ساحری پیش عصا وید بیضا می کرد

گفت  آن  یار کزو  گشت   سردار   بلند           جرمش این بودکه اسرارهویدامی کرد

فیض  روح القدس  اربا  زمدد    فرماید            دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد

                            گفتمش  سلسله زلف بتان از پی چیست 

                            گفت حافظ گله ای از دل شیدا می کرد          

بنام خدا

خبر دار شدیم که یک غیر بومی درراه است وبزودی سکاندار ورزش استان خواهد شد . این خبر انقدر موثق است که شاید عن قریب شاهد جلسه معارفه باشیم . چشم همه ما روشن ، چه آنهایی که ورزشی هستند و به استاندار محترم مشاوره می دادند ، چه آنهایی که تخریب نیروهای خودی را برای خود افتخار می دانستند  وچه آنهایی که سکوت پیشه کردند و حرفی نزدند . خوب همه ما حاضریم تا در خدمت ایشان باشیم ، یک نفر باید از همین حالا آمادگی داشته باشد تا شیراز و اماکن ورزشی اش را به ایشان نشان دهد ، منتقدین هم همراه شوند وانتقادها را بگذارند پس از رفتن ایشان ، آنهایی هم که از نظر مالی وضعیت ایده آلی دارند نیز آماده باشند تا حد اقل امکاناتی در اختیار ایشان قرار دهند و ....

واقعا عجب شهری داریم ما ، آنقدر تلاش کردیم تا بالاخره مدیر ارشد استان خسته تا جایی که  عطای نیروی بومی را به لقایش بخشید و نظر به غیر بومی کرد ، البته یک مدیر توانمند می تواند در هرکجای میهن اسلامیمان منشا تحولات چشمگیری باشد و بارها این اتفاق به نفع استانها تمام شده است اما در جایی که استان فارس می تواند نیروی مورد نیاز سایر استانهای کشور را در کلیه بخشها تامین کند این امر شایسته  استان ما نمی باشد .

دقیقا خاطرتان باشد در روز معارفه خدابخش در مهر ماه 86 جناب آقای رضازاده استاندار وقت فرمودند ایشان تعهد داده است که چهار سال در فارس بماند . اما بلافاصله پس از اینکه جناب سعیدلو ریاست وقت سازمان پیشنهاد مدیرکلی اصفهان را به ایشان دادند استان فارس را رها و سکاندار ورزش اصفهان شدند ، خیلی ها از ایشان انتقاد کردند و حتی همین روزها هم این انتقادات ادامه دارد اما هیچکدام از دوستان از نوع رفتن ایشان انتقادی نکردند . قطعا مدیر غیر بومی دلبستگی  خاص خود را به محل تولدش دارد که نمی توان آن را کتمان کرد . این دلبستگی نیروهای غیر بومی مدیریت  ورزش استان ما را متزلزل می کند و باعث می شود که حواشی ورزش همیشه در فارس برای پیشرفت استان مشکل ایجاد کند . از همه مهمتر اینکه فارسیها می توانند از مدیران غیر بومی یک اسطوره بسازند اما خود نمی توانند اسطوره شوند . به هر حال منتظر ورود آن یار عزیز هستیم و استقبال از ایشان را با سروده ای از حافظ مزین می کنیم که می فرماید :

رواق منظر چشم من آشیانه توست       کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست   

بنام خدا

در خبرها مطلع شدیم که برادر متدین وارزشمند حاج آقا پیشنمازی مدیرکل سابق صداو سیمای استان فارس بعنوان معاون فرهنگی و آموزش وزارت ورزش و جوانان انتخاب شده اند ، این انتصاب بحق را به ایشان و جامعه جوان و ورزش دوست کشورمان تبریک عرض نموده ، و برای ایشان در مسولیت جدید آرزوی موفقیت روز افزون می نماییم . حضور ایشان در این مسولیت خطیر می تواند منشا تغییر و تحولاتی عظیم در کمیت و کیفیت فعالیتهای مرتبط با جوانان شود ، فارسیها نیز می بایست بیشتر بهره را از این حضور برده و آنرا برای ورزش استانمان به فال نیک بگیرند . درست است که حاج اقا پیشنمازی فارسی نیستند اما به فارس وابستگی دارند ومدت زیادی از خدمت خود را در این استان سپری کردند .انشا ء الله با رایزنیهای مدیران استان و شناختی که ایشان از استان فارس دارند در آینده ای نزدیک شاهد تحولات چشمگیری در استان خواهیم بود .

« به امید موفقیت کلیه خدمتگزاران به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران »