الهی وربی من لی غیرک آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها لوگو آمار وبلاگ
بنام خدا 3 - استقبال از خطر و عدم توجه به میزان کامیابی : سیاست ورزانی که بدون دیدگاه مورد نظر به افعال سیاسی خود می اندیشند تهور و بی باکی چندانی نمی توانند داشته باشند . اگر گاهی نیز از بعضی خطرات استقبال کنند به بزرگ بودن نتیجه و احتمال دستیابی بدان می اندیشند و با چنین محاسبه ای کار را انجام می دهند . حضرت امام دردیدگاه خویش ، پس از تشخیص وظیفه ، از هیچ خطری هراس نداشتند و رمز پیروزی و موفقیت ایشان نیز در بسیاری از مقاطع در همین نکته نهفته بود . درباره لزوم مبارزه با صدام ایشان چنین فرمودند : « صدام چه رفتنی باشد چه نرفتنی ، ما یک تکلیف داریم ادامی کنیم ، ملت ما ، ارتش ما ، سپاه ما و همه قوای مسلحه مایک تکلیف دارند ادا می کنند ... جنگ ما مثل نماز تکلیف است و برای ما اهمیتش از فروع دین بیشتراست .»( همان ، ج 20 ، ص 48 ) حضرت امام درباره امکان شهادت و خونریزی در مبارزه با شاه ، صریحاً این موضوع را پذیرفته بودند ودرجواب به آن تکالیف الهی را مطرح می کردند . « ما از اینکه یک عده ای کشته از ما یا یک عده ای از اینها را بکشیم باکی نداریم ، برای اینکه ما برطبق تکلیف داریم عمل می کنیم .» ( همان ، ج 3 ، ص 184 ) 4 - قاطعیت و طرد مسامحه : لازمه دیگر دیدگاه فوق ترک مسامحات عرفی و دیپلماتیک است ، چرا که پس ازتشخیص وظیفه شرعی دیگر جایی برای ملاحظات سیاسی و ... وجود ندارد . در واپسین روزهای انقلاب اسلامی درمقابل دیدگاه لزوم براندازی رژیم پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی دیدگاههای دیگر نیز مطرح بود . بعضاً به شورای سلطنت یا حفظ دولت و عمل به قانون اساسی زمان شاه و ... رضا می داند و به عنوان توصیه به پاریس می رفتند تا بلکه امام را نیز به این نوع مماشات و مسامحه وا دارند . حضرت امام ضمن نقل این واقعه می فرمایند : « درپاریس هم بعضی خیر اندیشان و افرادی که ملتفت قضایا نبودند می آمدند و می گفتند که نمی شود ، دیگر امکان ندارد ، دیگر شما یک فکرمثلاً بکنید که یک تنازلی بکنید واینها ... من به آنها گفتم ما تکلیف داریم ادا می کنیم ، می شود و نمی شود برای مامطرح نیست .» ( همان ، ج 3 ، ص 182) حضرت امام ازاین واقعه بارها یاد کرده اند ودرمواقعی که می خواستند قاطعیت درتصمیم گیری و عدم تحت تاثیر بودن خودرا اعلام دارند ، به این مساله اشاره می کردند به کلام زیرتوجه می کنیم: «اگر بنابود من تحت تاثیر واقع شده بودم از اول بنا نبود ، نباید اصلاً وارد بشوم درکار ، با اینکه به من خیرخواهی کردند الی ماشاء الله ، خوب درپاریس هم که بودم خیرخواهی زیاد شد لیکن دیدم که یک تکلیف است که ما ادا می کنیم .» ( همان ، ج 17 ، ص 181 )
موضوع مطلب : |
||