الهی وربی من لی غیرک آخرین مطالب پیوندهای روزانه پیوندها لوگو آمار وبلاگ
بنام خدا ...... همه چیز وفق مراد است. گفتمش مشکلی در این مدت نداشتی ، گفت فقط یه روز عمو و چند نفر دیگه برای بازدید اومدن به اداره ما ، گزارشی از عملکرد گذشته می خواستن ، خیلی ترسیده بودم معاونی داشتم که از خودم هفت خط تر بود گفت مضطرب نباش من تهیه می کنم ، یادش بخیر اون روز گزارشی مفصل و مثبت ارائه داد اما هرچه بعدش فکر کردم که این کارها کی و کجا انجام شده نفهمیدم اما از آن به بعد متوجه شدم گزارش مدیریتی یعنی چه ! پس از گذشت چند سال و ارائه چند گزارش مدیریتی مراسمی گرفتند و گلی به گردن ما انداختندو لوح « تیزاب 8002 » را به ما دادند خیلی خوشحال شدم . با خودم فکر کردم چقدر راحت میشه سر جماعت را گول مالید ! پس از سالها آن رفیق مدیری شده بود با لهجه ای زیبا و ادبیاتی منحصر به فرد . شبی به خانه ما آمدو خیلی از عملکرد خود پشیمان بود ، معلوم بود گذشته ای تاریک در مدیریتش دارد چرا که خودش گفت : یادته می گفتی هر کاری کنم مرام دارم ، لوطی گری دارم و معرفت و .... اما واقعا اینجوری نبود اشک می ریخت و می گفت . خیس عرق شدم یاد حرف دکتر شریعتی افتادم که گفته است : این موجود انسانی چه شگفت مخلوقی است ! گاه در پستی چنان می شود که هیچ جانور کثیفی به پای او نمی رسد ! و گاه در عظمت تا آنجا اوج می گیرد که در خیال نیز نمی گنجد! آن دوست بچگی پشیمان شده بودمدتی بعد دیگر اداره نرفت لباسهای قدیمی خود را پوشید و کت وشلوار مدیریت را هم ازتن کندو ماشین و مبایل و خونه سازمانی رو تحویل داد . رفت آمد ما هم دباره از سر گرفته شد . یکی از شبها خانموش گفت ، دیگه نه قرص خواب می خوره و نه دروغ می گه الان همان حسن ... هست که رزق حلال به خونه میاورد خودش هم می گفت چه کیفی داره آدم با خودش رو راست باشه ! خدایا شکرت ! که به من راه درست را نشون دادی !
موضوع مطلب : |
||