سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
الهی وربی من لی غیرک
درباره وبلاگ


روزانه های یک مدیر ( حیدر علی کامیاب مدیر عامل شرکت F.S.P )
پیوند های متفرقه
لوگو
روزانه های یک مدیر ( حیدر علی کامیاب مدیر عامل شرکت F.S.P )
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 1
  • بازدید دیروز: 0
  • کل بازدیدها: 83974



 

بنام خدا

دوستی در یکی از روزنامه های صبح استان خودمان اشاره ای به دقت در انتصاب نفر اول ورزش استان کرده بود و از استاندار محترم خواسته بود که فرصت سوزی نکند و براساس شایسته سالاری و بدور از نگاههای سیاسی برای این امر مهم اقدام کند . اعتقادی که در همه فارسی ها به صورت مشترک وجود دارد ، اما بخشی از صحبتهای آن عزیز در خصوص حواشی موجود ورزش قابل انتقاد است ، به اعتقاد بنده اصل بررسی و کارشناسی می بایست بر اساس بی طرفی و در نظر گرفتن شخصیت افراد باشد . آیا تا به حال از خود سوال کرده اید که این حواشی چگونه ایجاد شده است ، دقت فرمایید متوجه خواهید شد که خیلی از حواشی ورزش دستخوش اظهارات خیلی از دوستان شما در جراید محلی می باشد که البته ایرادی هم به آن نیست چرا که هر فردی می تواند در ورزش اظهار نظر کند، مهم آن است که جامعه ورزش همه این حواشی را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده وبه صحت و سقم آن پی ببرند که متاسفانه اینگونه نیست . از استاندار محترم استان و تیم مدیریتی ایشان نیز توقع می رود که بدون در نظر گرفتن حواشی موجو که عمدتا فاقد پایه و اساس می باشد تصمیمات لازم را برای انتخاب مدیر ورزش استان بگیرد .

دوست عزیز ، چند روز قبل مدیراداره یکی از نواحی استانهای کشور که شاید یک پنجم فارس هم نباشد بر مسند یکی از دستگاههای بزرگ استان ما قرار گرفته است ، شاید این انتقاد که فلان آقا دربخشی که قبلا کار می کرده است  موفق نبوده و یا بیان جملاتی این چنینی منجر به واردات مدیری غیر بومی شود که همان اندک توانایی مد نظر حضرتعالی  نیز نداشته باشد  که البته قدمشان بر روی سرما ! اما تا آنجا که اطلاع دارم شما خود از منتقدان سرسخت مدیر غیر بومی قبلی بودید پس کمک کنید که به قول خودتان اتفاقات گذشته دوباره تکرار نشود .

با شناختی که از حضرتعالی دارم شما بعنوان یک نیروی تحصیل کرده و فرهنگی از سر دلسوزی این مطالب را عنوان کردید اما ترس ما از این است که دوباره باز پادشاهی بردوش عزیزی نشیند که عمر مدیریتیش بیش از 7 ماه نشود .    

 




موضوع مطلب :

       نظر
یکشنبه 90 مهر 17 :: 11:15 صبح
حیدر علی کامیاب

تولد امام رضا

بنام خدا

امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) بنا به نقل کلینى و شیخ مفید در یازدهم ذیقعده سال 148 هـ ق در مدینه منوره تولد یافت. پدرش موسى بن جعفر(علیه السلام) و مادرش نجمه خاتون بود. گویند نجمه را آغاز تکتم مى نامیدند و پس از ولادت امام رضا او را طاهره لقب دادند. شیخ مفید و کلینى از هشام بن احمد نقل کرده اند که گفت:

کنیه امام هشتم، ابوالحسن مى باشد و آن حضرت را ابوالحسن الثانى مى گویند. مشهورترین لقب او رضا و القاب و عناوین دیگرى نیز مانند صابر، فاضل، وفى، رضى و... براى آن حضرت نقل شده است. بزنطى گوید امام جواد مى فرمود حق تعالى پدرم را به «رضا» مسمى گردانید براى اینکه او پسندیده خدا بود در آسمان و پسندیده رسول و ائمه اطهار بود در زمین و همه از او خوشنود بودند و او را براى امامت پسندیدندحضرت دوران کودکى و جوانى را در مدینه طیبه که مهبط وحى بود در خدمت پدر بزرگوارش سپرى کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که حضرت کاظم از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت. حدود 35 سال در سایه پدر زیست و از خرمن فیضش خوشه ها چید. در این مدت، استعداد خدادادى خود را براى پذیرش مقام امامت که منصب الهى است به ظهور رسانید و پدرش نیز در دوران حیات خود مکرر بدین مطلب اشاره کرد و از بین تمام فرزندان خویش او را به فرمان الهى براى جانشینى خود معرفى کرد. دانشمند لبنانى، احمد مغنیه، در خصوص این دوران از زندگانى امام رضا چنین مى نویسد:

امام هشتم 35 سال در حیات پدر بزرگوارش زندگانى کرد که قسمت اعظم آن در دوره هارون الرشید بود و پدرش در حبس هارون بود. گاهى در زندان بغداد و گاهى در زندان بصره عمر مبارکش مى گذشت. امام رضا این ظلم ها را مى دید و سر بر زانو غم نهاده و نمى توانست به کسى اظهار دارد. روزگار رضا بسیار شبیه به روزگار پدران او بود که یک سر آن به على بن ابیطالب و طرف دیگرش متصل به ائمه اطهار(علیهم السلام)بود.

حق، معرفت به هر نگاهم داده ، در حلقه ی عشق خویش راهم داده ، اینها همه علتش فقط یک چیز است ، ایرانی ام و رضا پناهم داده .


 « میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا(ع) مبارک »

 




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
شنبه 90 مهر 16 :: 9:28 صبح
حیدر علی کامیاب

بنام خدا

پیامبر خدا « صلی الله علیه و آله »

روز جمعه از مهمترین روزها ست و پیش خداوندمتعال از عید قربان و عید فطر با ارزش تر است . « بحار الانوار »

 مولا جان :

  چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی ، چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی ، خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن ، خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی ، برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ، ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی ، تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ، دوباره صبح ، ظهر نه غروب شد نیامدی

خداوندا شرمگینیم که دیوار صبرهامان به قدر مهربانی ات بلند نیست
از فقر گریزانیم و در پی ثروت هراسان و بی امان می دویم
شهوت ها را راه می دهیم به قلب ها مان
و حکمرانی می کند نفسمان بر ما
خدایا شرمگینیم که خود را از تو پنهان می بینیم
شرمگینیم که گاهی تو را نمی بینیم
آینه ای به شفافی وجودت مقابلمان قرار ده تا بودنمان را در آن نظاره کنیم
چرا که شرمگینیم از اینگونه بودن 




موضوع مطلب :

         نظر بدهید
جمعه 90 مهر 15 :: 4:7 عصر
حیدر علی کامیاب

بنام خدا

65 سال ، اگر عمر انسان باشد که پس ازسپری شدن برای هر فردی می تواند یاد آور روزهای خوش و بد زندگی باشد ، گنجینه ای گرانبها برای هر انسانی که می تواند راه گشای جوانترهادر زندگی باشد . و اگر هم برای غیر انسان باشد مثلا همین باشگاه فرهنگی ورزشی برق شیراز باز هم می تواند یاد آور روزهای خوش وسخت این باشگاه باشد . اما در جایی دیگر در فرهنگ ما ایرانیان به کسوت و قدمت احترام خاصی گذاشته می شود ، مثلا در کلیه جوامع در اکثر برنامه های اجتماعی از پایین ترین سطح در خانواده تا سطوح بالاتر برای پیشکسوتان و یا به تعبیری دیگر بزرگتران ارزش و احترام خاصی قائلند . ارزشی که معیار اندازه گیری ان به عملکرد فرددرهمان 65 سالی که سپری شده است بر می گردد . در سایر امور نیز به همین منوال است ، در چند روز گذشته یکی از اعضای محترم شورای شهر شیراز دوباره اشاره ای به 65 ساله بودن باشگاه برق کرده بود و از همه خواسته بود تا به این باشگاه ریشه دار کمک کنند ، دوست عزیز ، مدتها است که خیلی از عاشقان و دلسوختگان این باشگاه به قول شما ریشه دار فریاد می زنند که این باشگاه قدمتی 65 ساله دارد ، شان و منزلت آن جایگاه فعلی نیست و.... اما از بخت بد این پیر دیر، هر روز زندگی برای او سخت تر می شود تا جایی که متولی باشگاه حاضر است برای خلاص شدن آن را به یک علاقمند دو آتشه بسپارد ، در حقیقت این باشگاه قدیمی را راهی خانه سالمندان کنند . جناب آقای عرب ، شما خود در شورای شهر یک گروه 11 نفره اید ، شورای شهر یک نهاد مردمی است ، ضرورتی ندارد که کمیته ای برای حل مشکلات 3 باشگاه فوتبال شیراز تشکیل شود ، مشکل آشکار است و فریاد می زند درد این 3 تیم بی پولی است و حضور جناب آقای ابهشت و سایر دوستان در جلسه علنی شورا صرفا دریافت کمک از آن نهاد مردمی می باشد  . کمکی که به قول حاج غلام پیروانی اگر بموقع انجام نشود « نوش دارو پس از مرگ سهراب » خواهد بود . اما حقیر اعتقاد دیگری دارم ، اعتقاد دارم نجات و بازسازی این باشگاه ریشه دار کار دشواری نیست ، راه آن کمک مالی چه بلاعوض و چه تسهیلات بانکی نیست ، خوب بود شما در آن جلسه برنامه مدیران باشگاه را برای احیاء آن امانت گرانبها مطالبه می کردید . خوشبختانه خود ورزشی هستید و می دانید بدون داشتن یک برنامه حتی اگر میلیونها هزینه شود امید نوروزیها قهرمان جهان نمی شوند . حاج آقا بعنوان یک عضو ورزشی شورای شهر کمیته ای تشکیل دهید تا با یک بررسی علمی برنامه ای 5 ساله برای باشگاه برق طراحی شود . قبول کنید که تدوین آن از عهده هر کسی برنمی اید بودجه آن را مصوب کنید وکار را متخصصان امر بسپارید تا این امر تحقق پیدا کند .این باشگاه ، باشگاهی فقیری نیست ، فکر اقتصادی پشت آن نیست ، همیشه در گیر حواشی بوده است و فرصت را از مدیران گرفته است شما می توانید این گام مهم را که بیش از میلیاردها تومان برای باشگاه ارزش دارد را بردارید . کمک مالی شما شاید کمتر از یک روز در حساب باشگاه بماند اما چنانچه راههای درآمدزایی در برنامه پیش بینی شود دیگر مدیر باشگاه نیاز به مراجعات این چنینی برای تامین اعتبارات مورد نیاز باشگاه ندارد.

برادر عزیز بر خلاف نظر همه که می گویند استان ما از نظر مالی فقیر است حقیر اعتقاد دارم که استان ثروت مندی داریم کافی است هزینه های باشگاهای فوتبال استان را در 4 سال گذشته بررسی فرمایید تا ببینید چند ریال از اعتبارات استان در فوتبال هزینه شده است  اما متاسفانه از سرمایه های انسانی خود در استان بهره ای نمی بریم ، سعی کرده ایم که فقط خودمان باشیم حتی اگر تخصصهای لازم در حوزه کاری نیز نداشته باشیم . همین امر باعث شده است که مدیران همیشه آویز به جیب دولت باشند ، واقعا دولت در تامین اعتبار لازم برای باشگاههای فوتبال به بن بست رسیده است . وقتی جناب اقای مهندس مشفقیان که فردی متدین ، مجرب و دنیا دیده است در باشگاهداری مانده است ویا حتی باشگاههای اصفهانی که در بین کلیه باشگاههای کشور از همه متمول تر بودند به بن بست رسیده اند آیا ادامه این راه برای تامین بودجه آینده باشگاه را تضمین می کند .

کافی است شورای محترم شهر شیراز برای این مجموعه فرهنگی ورزشی که برخاسته از مردم است به نیابت از مردم آن برنامه را با انگیزه واگذاری تدریجی با شگاه به بخش خصوصی تهیه و تدوین نماید آن وقت خواهید دید که این باشگاه چگونه به دوران اوج خود باز خواهد گشت . بالاخره برادر عزیز هر باشگاهی مجمع و هیات مدیره می خواهد ، چارت سازمانی می خواهد ، نظارت وارزیابی می خواهد و... آیا بدون داشتن این ابزار ها کمک شما حلال مشکلات این باشگاه می باشد. این باشگاه قبل از پول و ثروت ثبات می خواهد شان و منزلت می خواهد ، متولی و مالک می خواهد ، کافی است استعلامی از برق منطقه ای کنید تا ببینید مالک این باشگاه چه کسی است . شاید جناب آقای آبهشت کمی دلگیر شود اما بیان واقعیت به این باشگاه کمک می کند ، زحمت کشیده واسامی اعضای هیات مدیره باشگاه را در 10 سال گذشته ببینید ، همه افرادی بوده اند که مسولیتهای کلیدی در استان وکشور داشته و دارند با آن آقایان باشگاه باز مشکلات خاص خودش را داشت اما حالا هم نگاهی به ترکیب مدیریتی باشگاه بیندازید ، آیا یک یا دونفرمی توانند ناجی این باشگاه  شوند .    

اما در کنار این اقدام مهم باید فکری هم برای فصل جاری این باشگاه کرد شورای شهر برای کمک پیش قدم شود ، صنایع استان نیز کمک کنند ، امری که با کمک جناب آقای مهندس همت مدیرعامل محترم شرکت شهرکهای صنعتی استان دست یافتنی است ، 17 نماینده استان در خانه ملت نیز وزیر محترم نفت را مقید کنند تا مصوبه سفر هیات دولت مبنی بر کمک 500 میلیون تومانی به این باشگاه را اجرایی کندد و استاندار محترم نیز که خود از جنس ورزش است از محل اعتبارت فرهنگی استان کمک کند تا فصل جاری برق همان برقی باشد که مردم می خواهند . کسانی هم که با شعار آوردن اعتبار به باشگاه آمده اند برای عملیاتی شدن آن تلاش کنند.

آنچه برای مردم این استان مهم است شان و منزلت این باشگاه مردمی است پس برای تحقق آن تلاش کنید.

  




موضوع مطلب :

       نظر
جمعه 90 مهر 15 :: 12:38 عصر
حیدر علی کامیاب

بنام خدا

این روزها رقابت بر سر صندلی میریت لدلره کل ورزش و جوانان استان فارس داغ است ، هر فردی تیمی دارد و دائما در تلاش است تا ویژگیهای کاندیدای مورد نظر خود را به رخ دیگران بکشد ، بعضی ها هم از این فراتر رفته ودر کنار تلاش برای رسیدن به این کرسی برچسب هایی هم به رقبا می زنند ، البته جوی که حاکم است پسندیده ورزش سومین شهر حرم اهل بیت (ع ) نیست چرا که فارسیها هیچ وقت نتوانسته اند توانمندیهای خود را در ورزش نشان دهند ، بعضا آنقدر حاشیه های منفی برای فارسی ها وجود دارد که در بعضی از سالها مدیران وارداتی بر آن صندلی تکیه زده اند و آنگاه که کار هم به خودی ها سپرده می شود یا خودشان مسیر را کج می روند و یا نیروهایی انتخاب می شوند که این کاره نیستند .

دوستی می گفت چند روز قبل راهی وزارتخانه ورزش و جوانان شدم تا با معاونین وزیر در رابطه با احراز پست مدیرکلی استان صحبت کنم ، البته به دعوت آن عزیزان ، در بین راه فلانی زنگ زد و با من مشجاره کرد که هدف تو از رفتن به سازمان تخریب من است ، شما اسناد و مدارکی برده اید که مرا تخریب کنید و ......

جای بسی تاسف است ، اگر این امر واقعیت داشته باشد که خداوکیل نشستن بر این صندلی داغ و پر حاشیه حق غیر بومی ها ست ، و اگر هم که نه که قطعا باشناختی که حقیر از ایشان دارم همین طور هم هست نگرانی آن رفیق برای چیست . دو رفیق از جامعه ورزش استان ، کسانی که استخوان خرد کرده های ورزش می باشند . آیا واقعا چنین جملاتی یا تلاشی برای احراز آن کرسی داغ زیبنده ورزش استان ماست وارزش آن صندلی آنقدر است که دوست خود را در معرض اتهام قرار دهیم !

انسان توانمند تشنه خدمت است ، نوانمندی افراد چیزی نیست که بتوان آن را پوشاند ، حتی پس از سالها نشانی از آن فرد خواهد ماند . پس اگر کسی مدعی خدمت است قطعا بر مسند کار قرار خواهد گرفت ، نیازی به تلاش برای تخریب دیگران نیست چرا که مخرب هرفردی در گام نخست خود اوست ، باکی هم از ارسال مستندات برای اثبات خلاف نیست چرا که کسی که مرتکب خلافی نشده است نباید اینگونه سخن بگوید و هراسان باشد .

ای هنرها گرفته  بر کف دست            عیب ها بر گرفته زیر بغل

تاچه خواهی خریدی ای مغرور          روزدرماندگی به سیم دغل

واقعا نیت از تصرف کرسی مد نظر چیست ؟ آیا اگر نیت خدمت باشد راه دیگری بجز رقابت ناسالم وجود ندارد؟ نمی شود یکی مدیر شود و دیگر علمای دهر در تیم مدیریت او قرار گرفته و با همدلی ورزش استان را هدایت کنند ؟ چرا همه ما فقط به خودمان فکر می کنیم و دیگران را از خود پایین تر می دانیم ، آن هم کسانی که دائما درمحافل مختلف می گویند چشمداشتی به آن صندلی نداشته ولی بی مهابا در حال تلاش برای رسیدن به آنند :

نبیند مدعی جز خویشتن را           که  دارد  پرده  پندار در پیش

گرت چشم خدا بینی ببخشد          نبینی هیچ کس عاجزترازخویش

بلاتکلیفی این روزهای ورزش استان به خاطر کیست ؟ آیا این است آن خدمتی که برای آن تلاش می کنیم ؟ گفتند دیروز رشید خدابخش در اداره کل استان فارس بوده است و همه بدور او حلقه زده ویادی از گذشته نه چندان دور کرده اند ، خدابخشی که ما فارسی ها اورا خدابخش کردیم ، باور ندارید عملکرد او را در اصفهان بررسی کنید ، آیا نمی توانیم برای خودمان هم اینگونه هزینه کنیم .

دوستان دیر نشده است بیایید عقل و منطق را پیشه کنیم ، گوش به راویانی که سرتا پا تقصیرند ندهیم ، ورزش فارس آنقدر وسیع است که هر کس نیت خدمت داشته باشد می تواند گوشه ای از آن را بگیرد :

پای در زنجیر پیش دوستان                    به که با بیگانگان در بوستان

اگر هم هدف دیگری است که گفتن سخن برای غنیمت شمردن فرصتها بیهوده است . کسی که بدنبال صیدی در این آب گل آلود است نیز بداند که این روزگار پایدار نخواهد ماند . به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حضور مردم در کلیه عرصه ها مردم فرق بین خدمت و خیانت را راحت لمس کرده و فرصت سوزی نمی کنند .

صیاد نه هر بار شکاری ببرد          باشد که یک روز پلنگش بدرد

 

 

 




موضوع مطلب :

       نظر
جمعه 90 مهر 15 :: 12:11 عصر
حیدر علی کامیاب
<   1   2   3   4   5   >>   >